با واکنشهای سیاسی دانش آموزان چه کنیم؟
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۸۱۴۷
به دنبال واکنش سیاسی بسیاری از دانش آموزان در مدارس؛ این دغدغه مطرح است که اکنون چگونه باید با این نوجوانها در خانواده و مدرسه رفتار کنیم.
ایسنا پلاس: طی اتفاقات اخیر جامعه؛ بارها در فضای حقیقی و فضای مجازی واکنش دانش آموزان را پیرامون مسائل اخیر کشور مشاهده کردیم. عکس گرفتن همراه با انجام رفتارهای هنجارشکن و خلاف قوانین مدرسه، فیلم گرفتن در مدرسه درحین سر دادن شعارهای تند سیاسی و واکنشهایی از این دست، در هفتههای گذشته بسیار دیده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا باید رفتار قهری با چنین دانش آموزانی داشت؟ تبعات این واکنشها برای دانش آموز چیست؟ کدام مدل رفتاری در چنین مواقعی کاربرد بیشتری دارد؟ از جمله پرسشهایی است که پیرو این کنشها از سوی دانش آموزان مطرح میشوند.
فاطمه سادات موسوی روان درمانگر کودک و نوجوان درباره این مسئله میگوید:«در وهله اول ابتدا باید بدانیم که چگونه این بچهها را جذب خود کنیم تا به ما اعتماد داشته باشند و در کنار ما احساس امنیت کنند. وقتی ما به چند مسئله عمل کنیم، این اتفاق خواهد افتاد. نتیجه امر را، ارتباط موثر متقابل مینماییم. اما یکی از اموری که به ارتباط موثر متقابل ختم میشود، همدلی است. وقتی یک مسئلهای را مطرح میکنند؛ مثلا در اتفاقات اخیر حرفها، گلهها و اعتراضاتی دارند. ما باید با آنها همدلی کنیم و شنونده فعالی باشیم. حتی اگر حرفشان خطا یا برخلاف سخنها و اعتقادات ما باشد، به این بچهها فرصت صحبت کردن بدهیم.»
موسوی معتقد است که باید با نوجوانان با صداقت صحبت کنیم. او ادامه میدهد:«گاهی اوقات ما بزرگترها به دلیل ترس از آینده و عواقب سخن نوجوانان؛ فرصت صحبت کردن را از نوجوانها میگیریم و او را کنترل میکنیم. اگر هم در بین صحبتهای این بچهها خطایی وجود دارد، خطا را به شکل دیگر جلوه کنیم. در مسیر صحت سنجی نوجوانها، منابع مختلفی وجود دارد و سراغ فضا، افراد و منابع دیگری میرود. از این رو احتمال این نیز وجود دارد که به مسیر دیگری رو بیاورد. از آنجایی که دریافت اطلاعات مختلف هم برای نوجوان جذاب است، ممکن است در این مسیر اطلاعات نادرستی هم دریافت کند. نوجوان میزان هیجانات بالایی دارد. با دریافت اطلاعات غلط، باعث بالا رفتن هیجانات میشود و درنهایت نوجوان تصمیمهای نادرستی میگیرد. اگر ما کاری کنیم که نوجوان ما را در کنار خود بداند و نه در مقابل، مطمئنا میتوان در تمام این فرآیند تاثیرگزار عمل کرد. اما این واقعیت نیز وجود دارد که به وجود آمدن اعتماد از سمت نوجوانها، امری نیست که یک شبه به آن رسید.»
این روان درمانگر کودک و نوجوان همچنین میگوید:« هنگامی که برای نوجوان اعتمادسازی کردیم و در واقع ارتباط موثر متقابل انجام دادیم، آن موقع است که اگر نوجوان در چنین شرایطی خطایی انجام دهد؛ میتوانیم به او راه صحیح را نشان دهیم و نوجوان نیز درباره موضع و تصویرمان هم تامل خواهد کرد.»
این نسل به دنبال کسب احساس رضایت است
مهدی کاشفی دانشجوی دکترای علوم ارتباطات نیز در گفتگو با ایسناپلاس تاکید میکند که در فهم این نسل نکتهای که مغفول میماند؛ ایستادن در جایگاه وسط امور است. او در توضیح این سخن خود میگوید:« منظورم از جایگاه وسط این است که این نسل در آستانه جدیت زندگی قرار گرفته و از یک سوی دیگر؛ هنوز مهارتهای فکری شناختی در او تقویت نشده است. به همین دلیل است که اصولا این برهه از زندگی مسئله میشود و در موقعیتهایی هم به سوژهای تبدیل میشود که برخی حرکتهایی را از خود نشان میدهد. امری که این نسل را پیش میبرد؛ در تقابل عقل و هیجان، به نظر من هیجان است و به همین دلیل است که این رفتارهای تودهوار را ما از آنها شاهدیم.»
کاشفی ادامه میدهد:« عموما این رفتارها پیرو تقلید، همرنگ شدن با جماعت و تایید گرفتن به واسطه این کارهاست. مهمترین کلید واژهای که برای این نسل به کار گرفته میشود، کلید واژه جامعه پذیری است. یعنی باید با ارزشها و نورمهایی که در جامعه است آشنا شوند و نهاد آموزشی که آموزش و پرورش، خانواده و رسانه است؛ تقریبا چنین جایگاهی را برای خود تعریف کرده است. اما ما در چند سال گذشته شاهد بودیم که از مسئله پرورش، توسط فضای مجازی مرکز زدایی شده و دیگر آموزش و پرورش، خانواده و رسانه برای این نسل بیکارکرد است. همچنین فرم فکر و حتی دادههای فکرشان را از فضای مجازی درحال دریافت هستند. من مسئله را برای این نسل ذهنی میبینم که از طریق دادهها ذهنیت و فکر این نسل درحال شکل گرفتن است. قبلا این دادهها از طریق آن سه نهاد ذکر شده دریافت میشد اما اکنون این دادهها از طریق نهادهای غیررسمی درحال دریافت هستند.»
او تصریح میکند که در شبکههای مجازی، پیشران اصلی هیجان و تکانهای لحظهای است. این پژوهشگر حوزه علوم ارتباطات همچنین عنوان میکند:« ما به عنوان بزرگسال نیز گاهی درگیر این فضا میشویم که یک رفتار هیجانی انجام میدهیم. چرا که این نسل با عضویت در گروهها به دنبال تایید گرفتن است و از سوی دیگر هم مغز ما در لحظهای که خود را همرنگ و همصدا با یک جماعت ببیند، احساس رضایت میکنند و این نسل به دنبال کسب احساس رضایت است. چه با عضویت در این گروهها و چه به واسطه تایید برای همراهی در فضای مجازی. به همین دلیل نیز این نسل، هیجانی و توده وار رفتار میکند. اما ما باید چه کاری انجام دهیم؟ پاسخ به این سوال؛ هم در لایه ساختار و هم در عاملیت خود فرد قرار دارد.»
هیجان؛ نقطه مقابل گفتگو
کاشفی میگوید:« این حقیقت وجود دارد که ساختارهای آموزشی و تربیتی عقب افتاده و رسمیت خود را از دست داده است. بسیاری از افراد این نسل به ساختارهای سنتی دیگر توجهی نمیکنند و برای آنها دیگر عاملیتی ندارد. اما به لحاظ عاملیت؛ به نظر میرسد که پرورش یکسری ویژگیهای مربوط به تفکر، آگاهی از احساسات درونی و وضعیت ذهنی انسان؛ میتواند برای این نسل راهگشا باشد. حداقل این شتاب زدگی که نسل جدید در فهم و تحلیل پدیدهها دارد؛ به سمت درنگ، صبر و بررسی دادههای پس از واقعه حرکت میکند. به نظرم آموزش مهارتهای فکری و تفکری برای این نسل بسیار لازم و ضروری است»
امری که در آموزش و پرورش ما وجود ندارد و معلمها نیز برای چنین مهارتی؛ آموزش داده نشدهاند، مسئله شنیدن است. اینها را کاشفی در ادامه سخنان خود مطرح میکند. او عنوان میکند:« شنیدن دو طرف دارد. طرفی که دائم درحال سخن گفتن است و طرف دیگر، شنونده و کسی که در مقام سکوت قرار گرفته است. پرسش من از نهادهای آموزشی این است که آیا مسئله شنیدن در برنامه کارهای خود قرار دادهاند یا نه؟ یا اینکه به جای قرار گرفتن در جایگاه شنونده، در جایگاه دانای کلی قرار دارند که حقیقت، امر درست و مصلحت در دست آنهاست. این مسئله مستلزم آن است که جایگاه بازیگران آموزش، تغییر کند. ما همیشه یک جایگاه بالا به پایین داشتیم و اکنون نیازمند یک جایگاه هم عرض هستیم. به این معنا که اتفاقا آموزش و پرورش اجازه دهد این نوجوانان، اعتراض خود را بدون قضاوت و واکنش تقابلی مطرح کنند. این نسل بیشتر از هر چیزی، نیاز به شنیده شدن دارد. رفتار فعالانه در جریان اعتراضات، مستلزم این است که بسترها را برای اعتراض در مدرسه فعال کنیم.»
او ادامه میدهد:« اگر بخواهیم واکنشهای تنبیهی و سخت داشته باشیم، تبدیل به همین واکنشهایی میشود که اکنون داریم میبینیم. به اعتقاد من گفتگو در مدارس راه حل است. ما در مدرسه، بسیار کم بر روی مهارت منطقی و گفتگو تمرکز میکنیم. درحالی که هر آدمی در هر رشته تحصیلی باید مهارتهای تفکر، گفتگو و مناظره را آموخته باشد. چرا که نقطه مقابل گفتگو و تبادل نظر؛ رفتارهای هیجانی است. فردی که هیجان خود را به اشتباه تخلیه میکند؛ فردی است که از جای دیگری آموخته که به هنگام هیجان و اعتراض چنین واکنشی از خود نشان دهد. معلم، ساختار مدرسه و خانواده همه تاثیرگزار هستند و دانش آموز نیز منتظر موقعیت است که همه این تحقیرها را تحقیر کند.»
انتهای پیام/
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مدرسه آموزش و پرورش برای این نسل دانش آموزان فضای مجازی نوجوان ها واکنش ها داده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۸۱۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش محمد مهاجری به دلایل رد صلاحیت روحانی
به گزارش «تابناک» به نقل از ایلنا، محمد مهاجری فعال سیاسی در گفتوگو با ایلنا، در ارزیابی دلایل رد صلاحیت آقای روحانی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری که در جلسه با وزرای دولت خود مطرح کرد، گفت: از آنجایی که نظرات شورای نگهبان درباره صلاحیت افراد مختلف دارای پارامترهای عینی و ملموس برای جامعه نیست، همیشه سوالاتی به وجود میآید. این سوالات هم درباره تأیید صلاحیت افراد و هم درباره ردصلاحیتها وجود دارد. مثلا فرض کنید کسی برای ریاست جمهوری تأیید صلاحیت میشود که هیچ سابقه کار اجرایی ندارد و حتی مدیر یک مدرسه هم نبوده، از آن طرف صلاحیت کسی برای مجلس خبرگان رد میشود که در دورههای مختلف مجلس خبرگان عضو بوده، بالاترین مقام اجرایی کشور بوده و در بالاترین مقام اجرایی کشور حکم او توسط رهبر انقلاب دوبار تنفیذ شده، اتهام فساد مالی و اتهام مسائل اخلاقی ندارد. اما به هرحال ردصلاحیت میشود. ببینید افراد دیگری که در معرض شائبه چنین اتهاماتی در مورد ایشان وجود دارد، قرار میگیرند به راحتی تأیید صلاحیت میشوند. دلیل آن این است که شورای نگهبان از خطکشی استفاده میکند که مردم نمیدانند آن خطکش چه عملکردی دارد؟
وی افزود: در مورد آقای روحانی بحثهایی که مطرح میکرد این بود که شورای نگهبان بنا به دیدگاههای سیاسی او را ردصلاحیت کرده است. آقای روحانی دوبار در سالهای ۹۲ و ۹۶ از مردم رأی گرفته است. این رأی گرفتن از مردم براساس یک وعدهای بوده که درباره برجام به آنان داده شد. در مورد برجام حرف مردم این بود که بروید برای رفع تحریمها مذاکره کنید. مثلا شورای نگهبان میگوید این مذاکره وادادن در مقابل آمریکا است؟ این در حالی است که اصل مذاکرات و اصل برجام مورد تأیید رهبر انقلاب بود. بارها و بارها نظراتشان را درباره برجام در قالب تأیید آقای ظریف و تیم مذاکرهکننده گفته بودند. البته هر عملکردی ممکن است یک نقاط ضعفی هم به دنبال داشته باشد، اما اینکه شما رئیس دولتی را به خاطر عمل وعدهای که به مردم داده و براساس آن وعده رأی آورده رد صلاحیت کنید، به طریق اولی الان میتوانید بگویید آقای رئیسی هم چنین صلاحیتی را ندارد چون آقای رئیسی به مردم وعده داد من تورم را به نصف تبدیل میکنم و نکرده یا مثلا یک میلیون مسکن تولید میکند و نکرده است. آیا واقعا شورای نگهبان آقای رئیسی را ردصلاحیت خواهد کرد؟ قطعا نه.
مهاجری در پاسخ به این سوال که چقدر این بندهایی که برای رد صلاحیت آقای روحانی عنوان شده را وارد میدانید، گفت: تقریبا هیچ. اصلا نمیگویم تقریبا، میگویم تحقیقا هیچکدام. ببینید شما وقتی میخواهید کسی را ردصلاحیت کنید، نمیتوانید سیاستهایی که فرد براساس آن رأی آورده را دستمایه ردصلاحیت قرار دهید. از همان اول سیاستها میتواند در کشور مورد قبول واقع نباشد. اما وقتی کسی سیاستی را مطرح میکند و براساس آن رأی میآورد، شما نمیتوانید او را به خاطر اتخاذ آن سیاستها رد کنید. ممکن است شورای نگهبان بگوید در عمل چنین و چنان. من میگویم آقای روحانی اگر در مقام ریاست جمهوری چنین اقدامات نادرستی داشته، چه ربطی به نمایندگی مجلس خبرگان دارد؟ وظایف مجلس خبرگان اصلا وظایف دیگری دارد. رهبری در سالهای دور در مورد آقای روحانی گفته بودند که آقای روحانی جزو عقلای کشور است. چطور ممکن است آدم عاقل رد صلاحیت شود؟ اینکه به هرحال سالهای سال در سمت نماینده رهبری در شورای عالی دفاع، شورای ریاست ملی، نمایندگی مجلس، دو دوره ریاست جمهوری بوده، به نظرم منطقی نیست که ردصلاحیت شده باشد.
این فعال سیاسی درباره اینکه روحانی صحبت از جواب نامه شورای نگهبان کرد پیش بینی شما چیست، گفت: من این موضوع را قبلا گفتم که شورای نگهبان حتی به خدا هم پاسخگو نیست. شما یقین داشته باشید شورای نگهبان به دلیل اشکال بزرگی که در قانون اساسی وجود دارد و این شورا را مطلق العنان میکند، خودش را اصلا در مقابل هیچکسی پاسخگو نمیداند. ما در قانون اساسی یک ایراد بزرگ داریم که شما رهبری را در مقابل مجلس خبرگان مسئول میدانید اما شورای نگهبان را نسبت به هیچچیزی مسئول نمیدانید. حتی اگر خودشان هم به گناه و اشتباه خودشان اعتراض کنند، در هیچ محکمهای قابل رسیدگی نیستند.
مهاجری در پاسخ به این سوال که با توجه به آسیبشناسی سطح مشارکت مردم در انتخابات؛ طرح این موضوع و دلایل رد صلاحیت، چقدر میتواند در مشارکت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ را تحت تاثیر قرار دهد، گفت: نه اینکه الان رد صلاحیت آقای روحانی در مشارکت تأثیر منفی بگذارد؛ عوامل متعددی در کاهش مشارکت تأثیر گذاشتند که رفتار شورای نگهبان در سالهای گذشته در صدر عوامل مشارکتگریز است. قطعا اگر شورای نگهبان و بقیه دستگاههایی که باید اعتماد مردم را جلب کنند، در جهت کاهش اعتماد مردم قدم بردارند، باید منتظر کاهش مشارکت باشند.
وی در پاسخ به این سوال که پیش از این رهبری در انتخابات ۱۴۰۰ درباره رد صلاحیت چهرهها گفتند که جفایی صورت گرفته و به خاطر همین به مسئولان هشدار دادند و گفتند باید جبران شود. اما به نظر میرسد رویه شورای نگهبان تغییر نکرده است. شما این موضوع را چطور تحلیل میکنید، گفت: یکی از اعضا یا سخنگوی شورای نگهبان، بگوید ما چرا آن زمان جبران نکردیم. رهبری به هرحال خطاب به آنها صحبت کردند.
مهاجری در پاسخ این سوال که به نظر شما تنگتر شدن دایره خودیها چه آسیبی به بدنه کارگزاران و مدیران کشور وارد میکند، گفت: تأثیر این اتفاق به راحتی در انتخابات اسفند نشان داده شد. وقتی که دایره انتخاب مردم روز به روز کوچکتر میشود، مردم با مشارکت کمتر واکنش منفی نشان میدهند. یعنی مبارزه منفی مردم با عدم حضور پای صندوقهای رأی نشان داده میشود. از طرفی هم یک جناح سیاسی هم در کشور ما وجود دارد که از این فرآیند به شدت استقبال میکند چراکه میداند در مشارکت گسترده رأی نمیآورد، تمام تلاشش را میکند تا مشارکت کم شود و از هر رفتاری که به مشارکت کمتر منجر شودط، استقبال میکند.
این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که آینده سیاسی آقای روحانی را با این اتفاقاتی که رخ داده چطور پیشبینی میکنید، گفت: آدمها وقتی در یک سمتی حضور داشته باشند، یک سابقه و یک پیشینهای دارند و پیشینه آنها در مواقع و بزنگاههای سیاسی میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد. آقای روحانی میتواند در حالحاضر یکی از مؤثرترین شخصیتهای سیاسی کشور باشد که تأثیری در فضای سیاسی کشور داشته باشد و این تاثیرگذاری به مراتب بیشتر از آقای رئیسی، همه اعضای دولت، آقای قالیباف، تمام نمایندگان مجلس یازدهم و ۹۰ درصد نمایندگان خبرگان خواهد بود چراکه اعتبار سیاسی بیشتری دارد.